دختران به مکتب می‌روند

This article is available for historical purposes and may be out of date.

چندین بار پدران شاگردان ما در صنف‌های درسی گفتند که آن‌ها هرگز نمی‌دانستند که نوشتن و خواندن چه‌قدر مهم استند. زمانی‌که از آنان درباره شامل شدن دختران شان در مکتب پرسیده می‌شد، همیشه دودل بودند و فکر می‌کردند رفتن دختران به مکتب جز وقت ضایع کردن هیچ فایده‌ای ندارد. ولی از زمانی‌که این دختران به مکتب شامل شدند، آنان کاملا تغییر کردند. پیش از رفتن به مکتب، این دختران همه غمگین، افسرده، و بی‌حوصله بودند و به هیچ چیز علاقه نشان نمی‌دادند. ولی حالا آنان هوشیار، دارای اعتماد به نفس، خوش‌حال و همیشه خندان اند. پدران این دختران با دیدن این تغییرات در دختران شان بسیار خوش‌حال شدند و نظر شان درباره ارزش‌های سواد تغییر کردند. حالا آنان مایل اند که دختران جوان‌ شان را نیز به مکتب روان کنند.

یکی دیگر از شاگردان زن ما به دختر پنج ساله‌اش کلمات و واژه‌هایی را که در صنف‌های سواد آموزی ما یاد گرفته بود، درس می‌داد. یک روز این زن کودک پنج ساله‌اش را به صنف آورد و از توانایی و علاقه وی به درس شگفت زده شده بود. مادر وی وعده داد که به دخترش خواندن و نوشتن را یاد خواهد داد و وی تنها کسی در خانواده‌اش خواهد بود که بتواند بخواند و بنویسد.

اگر می خواهید اطلاعات بیشتری درباره پروژه های توسعه ما بدانید، اینجا را کلیک کنید.


Categories: توسعه تجارت, داستان‌ها