فقط در خلال دو ماه، اعضای خانواده شاهد تغییرات بزرگ در زندگی شان بودند.
صدیقه هیچ امیدی نداشت که پسر اش، عزیز، یک روزی خوب شود. عزیز، پسر هشت ساله ای است که با مشکلات بیشماری مبارزه نموده – و تشنج را تجربه کرده است. او نمی توانست که به گونه درست قدم بزند و یا از زینه ها بالا و پایین برود و حتی به تنهایی نمی توانست به دستشویی برود. داشتن فرزندی که ترکیبی از این مسائل با مشکلات رفتاری دارد و همچنان، با داشتن سه طفل دیگر، صدیقه را در اکثر از مواقع، به قبول شکست از زندگی مواجه میکرد.
صدیقه میگوید، “عزیز نمی توانست که به تنهایی به جایی برود، یک کسی باید برای تمام وقت همرای او میبود،” عزیز خود، خواهران و برادران اش را مورد ضرب و شتم قرار میداد، اشیاء را می شکست، و در اطراف خانه با ایجاد مزاحمت بیش از حد قدم میزد. “بعضی اوقات خیلی مخرب می شد، و باعث میشد کنترول خویش را از دست بدهم و او را لت و کوب نمایم.”
نبود خدمات و آگاهی در مورد صحت روانی به مفهوم کثرت کسانی در افغانستان است که همانند عزیز و صدیقه از زندگی رنج می برند. زمانیکه مردم در مورد اختلالات روانی در اطفال معلومات ندارند، در اینصورت والدین نمی دانند که چرا رفتار طفل شان نامناسب است و یا اینکه طفل شان از چه چیزی رنج میبرد و یا در مورد حل این مسئله از کسی چیزی نشنیده اند. به همین منظور پروژه صحت روانی اطفال و نوجوانان (CAPP) انکشاف داده شده تا به اطفال مبتلا به مشکلات روانی همکاری نموده و برای خانواده های شان کمک های لازم فراهم کند. فعالیت های CAPP از طریق تلفیقی از تدوای طبی، مشاوره، تدوای فزیکی و از طریق گماشتن به شغل، و برنامه های آموزشی عملی برای بیمار صورت میگیرد.
چالش های که اطفال مبتلا به مشکلات صحت روانی با آن مواجه هستند
نظر به گفته های خانم آقینه که یک مشاور شاغل در پروژه CAPP است، اطفالی همانند عزیز، که از مشکلات روانی رنج میبرند، خصوصاً بیش فعالی، صرع (مرگی)، اکثراً در محل زندگیشان به گونه درست پذیرفته نمیشوند و آنها مخرب پنداشته میشوند و اطفال مذکور چارهای جز پنهان شدن ندارند.
” بخاطر اینکه والدین نمی دانند که با آنها چگونه برخورد کنند این اطفال اکثراً در یک گوشهء از خانه توسط والدین شان بسته میشوند، و والدین شان کوشش میکند که آنها را از اجتماع دور نگهدارند.” بدون اینکه والدین در مورد قابل حل بودن مشکلات روانی در اطفال شان بدانند، شاید قابل تعجب نباشد که اکثری از والدین امیدی برای ایجاد تغییر در اطفال شان نمی بینند.
صدیقه تمام گزینه ها را برای کمک به عزیز تجربه کرد – در جستجوی درمان و حل مشکلات عزیز، او وی را به کلینیک و شفاخانه های بیشماری برد. بعضی از مواقع برای او دوا تجویز میکردند که تا حدی ممد واقع میگردید، اما به صدیقه اکثراً گفته میشد که عزیز را باید جهت تدوای به خارج از کشور ببرد. در جریان جستجو، پای صدیقه بلاخره به پروژه صحت روانی اطفال و نجوانان (CAPP) موسسه IAM کشانده شد و او متوجه شد که آوردن تغییر امکان پذیر است.
بعد از دریافت نخسه دواها، تیم IAM از صدیقه و فرزند اش خواست تا جهت دریافت کمک های مشاوره ای و عملی به مرکز تدوای پروژه CAPP بیاید. در تنها دو ماه، صدیقه شاهد تغییرات بزرگ در زندگی فرزندش شد.
عزیز حالا میتواند به تنهایی به دستشویی برود. او جهت بازی با اطفال دیگر به بیرون از خانه میرود، و زمانیکه مادراش از او میخواهد که آرام بنشیند، به گفته مادراش عمل میکند. وقتی ما صدیقه را ملاقت کردیم، او و عزیز، هردو از زینه ها جهت گفتگو با ما بالا آمدند، و زمانیکه او برای ما در مورد زندگی اش میگفت، عزیز در پهلوی او نشسته بود.
تغییرات در حال اتفاق افتیدن هستند
صدیقه میگویید، “کارمندان صحت روانی مرا تشویق کرند تا با عزیز وقت خود را بگذارنم، و با او بعضی کارها را انجام دهم مانند بازی کردن فوتبال، صحبت کردن، قدم زدن و بیرون رفتن، و حتی همرای او در پارک های تفریحی بازی کنم.” او عزیز را قبلاً به دلیل فعالیت های مخرب اش به هر جا نمی برد. اما حالا، او عزیز را با خود به خانه همسایه ها و بازار نیز میبرد.
تغییرات به وجود آمده در زنده گی عزیز بر تمام خانواده تاثیر گذاشته است. صدیقه توضیح می دهد، “بخاطریکه عزیز فرزند بزرگ ام است خواهران و برادران اش از او یاد میگیرند. خواهران و برادران عزیز کارهای را انجام می دادند که عزیز آنها را انجام می داد – اگر عزیز بر یک کسی آب دهانش را می انداخت و یا آنها را میزد، پس خواهران و برادران کوچکش نیز همین عمل را انجام می دادند، خواهران و برادران عزیز حالا عادت های خوب او را هم یاد میگیرند.
CAPP و بقیه برنامه های صحت روانی IAM به مشکلات مرتبط به صحت روانی به شکل جامع میپردازد، که شامل اطفال، والدین و جامعه می باشد. زمانیکه نقش تداوی طبی میتواند یک عامل مهم باشد، آموزش دسته جمعی خانواده از طریق مشاوره و معالجه هم میتوانند نقش کلیدی را بازی کرده و تمام خانواده را تقویت کند. قسمی که صدیقه و عزیز آنرا برای بار نخست تجربه کردند. “من امیدوارم هستم که ما قادر به ادامه بلند بردن آگاهی در مورد مشکلات صحت روانی اطفال و نوجوانان شویم به عوض تنها تجویز ادویه، خدمات و برنامه های بیشتر همکاری به آنها را فراهم کنیم،” آقینه میگویید، “بعضی از خانواده ها راجع به اهمیت مشاوره و تغییراتی که میتواند ایجاد کند، معلومات درست ندارند. آنها فکر میکنند که مشکلات طفل شان فراوان هستند و آنها فکر میکنند که مشاوره وقتی بیشتر را فر خواهد گرفت و مثمر واقع نخواهد شد. پس در عوض، آنها بدنبال راه حل های سریع هستند.” راه حل سریع ممکن بیشتر راحت معلوم شود، میتواند مشکل را به شکل مقطعی حل کند، نه برای دایم.
صدیقه حالا برای عزیز امیدوار است، و تصمیم دارد که با عزیز به اخذ برنامه های مشاوره ومعالجه ادامه بدهد تا وضعیت عزیز از این هم بهتر شود. “من میخواهم که صحت عزیز خوبتر شود، برای همین او را به کلینیک میآورم، و به همین منظور او را امروز به اینجا آورده ام،” صدیقه میگویید، ” تا روز که او خوب شود، من او را به کلینیک خواهم برد. بهتر شدن وضعیت عزیز مرا بی نهایت خرسند میسازد.”
تمام اسامی تغییر داده شده اند
از طریق کمک امروز تان به فعالیت های ما، شما می توانید با افرادی زیادی مثل عزیز و صدیقه کمک کنید. برای پرداخت اعانه اینجا را کلیک کنید.
شما میتوانید راجع به فعالیت های ما در بخش صحت روانی در اینجا معلومات بیشتر را حاصل کنید.